نفس من بالاخره اومد تو دلم
خدای مهربونم شکرت نی نی خوشگلم خوش اومدی تو دل مامان سه روز پیش زود رفتم خونه و بیبی چک گذاشتم نمیدونم قبلش یه چیزی تو دلم میگفت که این ماه اومدی تو دلم بعدش دیدم یه خط خیلی روشن توش افتاد کلی ذوق زده شدم اول فقط خدا رو شکر کردم .چون دقیقا فرداش تولد امام علی بود که فهمیدم توی خوکشلم تو دلمی . عزیز مامان اون لحظه خدا رو شکر کردم که عیدی قشنگی مثل تو رو بمن داده . ازش خواستم هیچ وقت تو رو از من نگیره قشنگم. بخدا گفتم دیگه اینطوری امتحانم نکنه چون اگه یه لحظه پیشم نباشی دیگه فاطیمای خندون واسه همیشه خنده رو یادش میره مامانم . بعدش سریه دو رکعت نماز شکر خوندم اون روز .زود به بابا رضا زنگ زدم و اونم کلی خوشحال شد و ...
نویسنده :
فاطمه پهلوان زاده
13:28